کافی است انار دلت ترک بخورد ...

اینجا از هرچی که حال و هوای روزهای زندگیم باشه میگم.

کافی است انار دلت ترک بخورد ...

اینجا از هرچی که حال و هوای روزهای زندگیم باشه میگم.

هست و نیست

عشق که گویا هوسی هست و نیست..!

کنج دل یادِ کسی هست و نیست...!

شعلهِ پرواز بسی هست و نیست...!

"چشم به قفل قفسی هست و نیست...

مژده فریاد رسی هست و نیست...! "

آمده بودم که کنم بندگی...

در سر من دولت سازندگی...

عشق بیاید...من و پایندگی...

"می رسد و میگذرد زندگی...

آه که هر دم نفسی هست و نیست...! "

در سر من فکر تو و درد عشق...

باغچه و باد و من و گرد عشق...

مسجد و منبر همه بر پند عشق...

"حسرت آزادیم از بند عشق...

اول و آخر هوسی هست و نیست...! "

بر در این خانه قفس می کشم...

داد من از دست هوس می کشم...

بر سر تابوت جرس می کشم...

"مرده ام و باز نفس می کشم...

بی تو در این خانه کسی هست و نیست...! "

آدمِ احساس دلم خسته است...

پنجره ام رو به تو وابسته است...

هر که مرا دید ز من رسته است...

"کیست که چون من به تو دل بسته است...

مثل من ای دوست بسی هست و نیست...!"

" نیما درویش "

نظرات 1 + ارسال نظر
مریمی پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 14:19 http://mis-mrym.blogsky.com

جا مانده ام در این خراب آباد

دیگر دلم به این اسباب بازی های ساده هم خوش نمیشود

خسته ام و ترسیده

نفس م سخت بالا می آید

دلم یک آغوش امن میخواهد

دلم تو را میخواهد

نمی خواهی مرا ببری پیش خودت؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.